دانلود رمان های فارسی

باران جان این کتابا رو فقط توی گوشی میشه خوند

رمان :خاطرات روسپیان سودا زده من
‬نويسنده : گابریل گارسیا مارکز
http://persiandown84104.persiangig.com/other/RospianSodazde.jar

toy computer be hich vajh baz nemishe??????

اهان
مفهوم شد
خيليييييييييي ممنون

ریحانه جان برای باز شدن روی کامپیوتر باید نرم افزار مخصوص نصب کنی. فرصت کردم حتماً نرم افزارش رو توی سایت برای دانلود میذارم

ني ني جان لطفا هر چه زودتر فرصت كن عزيزم
هم اكنون نياز مند ياري سبزتان هستيم

احمد محمود


" رمان همسایه ها معروفترین اثر این نویسنده و برخی آن را بهترین رمان بلند تاریخ ادبیات ایران میدانند.
باز فریاد بلور خانم تو حیاط دنگال می پیچد. امان آقا، کمربند پهن چرمی را کشیده است به جانش. هنوز آفتاب سر نزده است. با شتاب از تو رختخواب می پرم و از اتاق می زنم بیرون. مادرم تازه کتری را گذاشته است رو چراغ. تاریک روشن است. هوا سرد است. ناله ی بلور خانم حیاط را پر کرده است...
http://mr84104.persiangig.com/audio/Hamsayeha.jar

دالان بهشت
نویسنده نازی صفوی
http://mr84104.persiangig.com/new_folder/dalane-behesht.jar

جولین جون میتونی کتاب شازده کوچولو رو با ترجمه شاملو بذاری میگن خیلی کتاب خوبیه

سناز جون من هفته ی دیگه با صدای خود شاملو براتون میذارم شازده کوچولو،
بشینی گوش کنی لذت ببری.

من عاشق داستان شازده كوچولوامممممممممممممممممم
خيلي دوسش دارم

ووووووووااااااااوووووو مرسی نی نی پس زودتر بذارم که من منتظرم

عزیزم کامل به دستم نرسیده ، به محض اینکه به دستم برسه حتماً

رمان زیبای همسفر
http://mr84104.persiangig.com/video/bazi/hamsafar.jar

حریم عشق ( رمان )
رویا خسرو نجدی
او آمد ، امابا لباسي ديگر چهره اش در اولين لحظات نا آشنا مي نمود ، ولي لبخند زيبايش او را همان آشناي قبلي معرفي ميكرد . به محض ديدنش جلو رفتم بارها نزد خود اين صحنه را تجسم نموده و برخوردم را تمرين كرده بودم . با اينحال مطمئن هستم كه باز چهره ام مرا بي نهايت دستپاچه نشان مي داد و صدايم از شدت هيجان مي لرزيد . سلام كردم . نگاهش طور خاصي بود ، گويا برايش آشنا بودم ولي صدايش پر از ترديد بود .
- ... سلام
- اميدوارم حالتون خوب باشه و مصدوميتتون بهبود پيدا كرده باشه .
- آه ... شناختمتون
- بله من هفته قبل ... خاطرتون كه هست ، موقع باز كردن در ماشين بعلت عجله زياد متوجه شما نشدم و اين بي دقتي باعث شد در به پاي شما بخوره و صدمه ببينيد .
- صدمه ؟ شوخي مي كنيد ؟ ... من كه همون موقع هم عرض كردم چيز مهمي نيست .
- بله فرموديد، ولي من بازم نگران بودم
خنديد و گفت " نگراني شما بيهوده بوده ، همان طور كه مي بينيد من در سلامت كامل بسر مي برم "
برخورد با رهگذاران باعث شد بخاطر بياورم درست در وسط پياده رو ايستاده ايم . با چهره اي خجالت زده گفتم :"اگه اشكالي نداره بقيه صحبت رو توي ماشين ادامه بديم ، اينجا نمي شه صحبت كرد ، چون ظاهرا سد معبر كرديم .
- ولي من فكر نمي كنم مسير هامون يكي باشه
- خوب اشكالي نداره .
- ولي ...
- تمنا مي كنم تعارف نفرماييد
چند لحظه بعد او در اتومبيل من بود . حتي خودم هم نفهميدم چگونه اتفاق افتاد . از خوشحالي سر از پا نمي شناختم . بلافاصله حركت كردم . براي آن كه سر صحبت را باز كرده باشم و سكوت را بشكنم ، پخش ماشين را روشن كردم و گفتم : " صداي موسيقي كه شما رو اذيت نمي كنه ".


http://hamid84.persiangig.com/document/HarimEshgh.jar

ممنونم
رمانات خيلي قشنگه

رمان زیبای رایکا
نویسنده : فهیمه سلیمانی

http://www.4shared.com/file/114032916/e97b8d7e/_2__raika.htmll

لطفا رمان مثل امانت عشق نذار ديگه كور شدم از بس اشك ريختم
براي اين داستان
با اين وجود كه ميدونستم فقط يه داستانه ولي بازم اشكم جاري ميشد

من که نخوندمشون ریحانه جون
رمان به همین اشک ریختنشه
اگه اغوش سردو بخونی چی میگی
من سره این رمان اینقدر گریه کردم داشتم میمردم

يه خصوصيتي كه من دارم حالا خوب يا بدش نميدونم
ولي وقتي به كاري دست ميزنم بايد تا آخرشو انجام بدم
مثل همين كتاب خوندن
وقتي صفحه ي اول يه كتابو بخونم بايد حتما تا آخرش بخونم
اين امانت عشق2224فكر ميكنم صفحه داشت 2شب طول كشيد تا خوندمش
ولي خوب دو شب گريه ميكردم
ممنون ازت

به نظر من خصلت خوبی داری

پشتكار راز موفقيته ريحانه جان

ریحانه جون منم امانت عشق رو 2شبه تمام کردم اما بعدش انقدر گریه کردم که تصمیم گرفتم تا چند روز رمان نخونم
جولین چرا بعضی رمانات روو گوشی اجرا نمیشه مثلا همین حریم عشق یا کتاب همسایه ها

مگه میشه اجرا نشه؟
نمیدونم ولی فکر نکنم