جوان ايراني
هل تريد التفاعل مع هذه المساهمة؟ كل ما عليك هو إنشاء حساب جديد ببضع خطوات أو تسجيل الدخول للمتابعة.

دوست داشتن از عشق برتر است

2 مشترك

اذهب الى الأسفل

دوست داشتن از عشق برتر است Empty دوست داشتن از عشق برتر است

پست من طرف میترا 2010-01-09, 09:18

دوستداشتن از عشق برتر است . عشق يک جور جوشش کور است و پيوندي از سر نابينائي ، امادوست داشتن پيوندي خود آگاه و از روي بصيرت روشن و زلال . عشق بيشتر از غريزه آب ميخورد و هرچه از غريزه سر زند بي ارزش است و دوست داشتن از روح طلوع ميکند و تاهرجا که يک روح ارتفاع دارددوست داشتن نيز همگام با آن اوج ميابد
عشق در قالب دلها در شکل ها و رنگ هاي تقريبا مشابهي متجلي ميشود و داراي صفات و حالات و مظاهرمشترکي است ، اما دوست داشتن در هر روحي جلوه خاص خويش دارد و از روح رنگ ميگيرد وچون روح ها برخلاف غريزه ها هر کدام رنگي و ارتفاعي و بعدي و طعمي و عطري ويژه خويشدارد ، مي توان گفت که به شماره هر روحي ، دوست داشتني هست
عشق با شناسنامه بي ارتباط نيست و گذر فصل ها و عبور سالها بر آن اثر ميگذارد ، اما دوست داشتن در ورايسن و زمان و مزاج زندگي ميکند و بر آشيانه بلندش روز و روزگار را دستي نيست
عشق در هر رنگي و سطحي ، با زيبائي محسوس ، در نهان يا آشکار ، رابطه دارد . چنانکه " شوپنهاور" ميگويد : (( شما بيست سال بر سن معشوقتان بيفزائيد ، آنگاه تاثير مستقيمآنرا بر روي احساستان مطالعه کنيد ))!
اما دوست داشتن چنان در روح غرق است و گيج و جذب زيبائي هاي روح که زيبائي هاي محسوس را به گونه اي ديگر ميبيند . عشق طوفانيو متلاطم و بوقلمون صفت است ، اما دوست داشتن آرام و استوار و پروقار و سرشار ازنجابت
عشق با دوري و نزديکي در نوسان است ، اگر دوري به طول بينجامد ضعيف ميشود، اگر تماس دوام يابد به ابتذال ميکشد .و تنها با بيم و اميد و تزلزل و اضطراب و (( ديدار و پرهيز )) ، زنده و نيرومند ميماند . اما دوست داشتن با اين حالت نا آشناست . دنيايش دنياي ديگريست


عشق جوششي يکجانبه است ، به معشوق نمي انديشد که کيست ، يک خود جوشي ذاتي است ، و از اين رو هميشه اشتباه ميکند . در انتخاب به سختي ميلغزد و يا همواره يکجانبه ميماند و گاه ميان دو بيگانه ناهماهنگ ، عشقي جرقه ميزند و چون در تاريکي است و يکديگر را نميبينند ، پس از انفجار اين صاعقه است که در پرتو روشنائي آن چهره يکديگر را ميتوانند ديد و در اينجاست که گاه پس از جرقه زدن عشق عاشق و معشوق که در چهره هم مينگرند ، احساس ميکنند هم را نميشناسند وبيگانگي و نا آشنائي پس از عشق که درد کوچکي نيست فراوان است
اما دوست داشتن درروشنائي ريشه ميبندد و در زير نور سبز ميشود و رشد ميکند و از اين روست که همواره پس از آشنائي پديد ميايد . و در حقيقت در آغاز دو روح خطوط آشنائي را در سيما ونگاه يکديگر ميخوانند ، و پس از ((آشنا شدن)) است که ((خودماني)) ميشوند - دو روح ،نه دو نفر ، که ممکن است دو نفر با هم در عين رو در بايستي ها احساس خودماني بودنکنند و اين حالت به قدري ظريف و فرار است که به سادگي از زير دست احساس و فهم ميگريزد - و سپس طعم خويشاوندي و بوي خويشاوندي و گرماي خويشاوندي از سخن و رفتار وکلام يکديگر احساس ميشود و از اين منزل است که ناگهان ، خود بخود ، دو همسفر به چشم ميبينند که به پهن دشت بيکرانه مهرباني رسيده اند و آسمان صاف و بي لک دوست داشتن بربالاي سرشان خيمه گسترده است و افقهاي روشن و پاک و صميمي (( ايمان)) در برابرشان باز ميشود و نسيمي نرم و لطيف - همچون روح يک معبد متروک که در محراب پنهاني آن ،خيال راهبي بزرگ نقش بر زمين شده و زمزمه درد آلود نيايش مناره تنها و غريب آنرا به لرزه در مياورد هر لحظه پيام الهام هاي تازه آسمانهاي ديگر و سرزمين هاي ديگر و عطرگلهاي مرموز وجانبخش بوستانهاي ديگر را به همراه دارد و خود را ، به مهر و عشوه اي بازيگر و شيرين و شوخ ، هر لحظه ، بر سر و روي ايندو ميزند
عشق جنون است و جنونچيزي جز خرابي و پريشاني ((فهميدن)) و ((انديشيدن)) نيست . اما دوست داشتن در اوج معراجش از سرحد عقل فراتر ميرود و فهميدن و انديشيدن را نيز از زمين ميکند و با خودبه قله بلند اشراق ميبرد
عشق زيبائي هاي دلخواه را در معشوق ميافريند و دوستداشتن زيبائي هاي دلخواه را در دوست ميبيند و ميابد


عشق يک فريب بزرگ وقوي است و دوست داشتن يک صداقت راستين و صميمي ، بي انتها و مطلق
عشق در درياغرق شدن است و دوست داشتن در دريا شنا کردن
عشق بينائي را ميگيرد و دوست داشتن ميدهد
عشق خشن است و شديد و در عين حال ناپايدار و نامطمئن و دوست داشتن لطيف است و نرم و در عين حال پايدار و سرشار از اطمينان
عشق همواره با اشک آلوده است و دوست داشتن سراپا يقين است و شک ناپذير
از عشق هرچه بيشتر ميشنويم سيرابترميشويم و از دوست داشتن هر چه بيشتر ، تشنه تر
عشق هرچه ديرتر ميپايد کهنه ترميشود و دوست داشتن نو تر
عشق نيروئيست در عاشق ، که او را به معشوق ميکشاند ؛دوست داشتن جاذبه ايست در دوست ، که دوست را به دوست ميبرد . عشق تملک معشوق است ودوست داشتن تشنگي محو شدن در دوست
عشق معشوق را مجهول و گمنام ميخواهد تا درانحصار او بماند ، زيرا عشق جلوه اي از خود خواهي يا روح تاجرانه يا جانورانه آدميست ، و چون خود به بدي خود آگاه است ، آنرا در ديگري که ميبيند ؛ از او بيزارميشود و کينه برميگيرد . اما دوست داشتن ، دوست را محبوب و عزيز ميخواهد و ميخواهدکه همه دلها آنچه را او از دوست در خود دارد ، داشته باشند . که دوست داشتن جلوه اياز روح خدائي و فطرت اهورائي آدميست و چون خود به قداست ماورائي خود بيناست ، آنرادر ديگري که ميبيند ، ديگري را نيز دوست ميدارد و با خود آشنا و خويشاوندميابد
در عشق رقيب منفور است و در دوست داشتن است که (( هواداران کويش را چو جان خويشتن دارند )) که حصد شاخصه عشق است چه ، عشق معشوق را طعمه خويش ميبيند و همواره در اضطراب است که ديگري از چنگش بربايد و اگر ربود ، با هردو دشمني ميورزد و معشوق نيز منفور ميگردد و دوست داشتن ايمان است و ايمان يک روح مطلق است ، يک ابديت بي مرز است ، از جنس اين عالم نيست
عشق ريسمان طبيعي است و سرکشان را به بند خويش در مياورد تا آنچه آنان ، بخود از طبيعت گرفته اند بدو باز پس دهند و آنچه را مرگ ميستاند ، به حيله عشق ، بر جاي نهند ، که عشق تاوان ده مرگ است و دوست داشتن عشقي است که انسان ، دور از چشم طبيعت ، خود ميافريند ، خود بدان ميرسد ، خود آنرا ((انتخاب)) ميکند . عشق اسارت در دام غريزه است و دوست داشتن آزادي از جبر مزاج . عشق مامور تن است و دوست داشتن پيغمبر روح . عشق يک (( اغفال )) بزرگ و نيرومند استتا انسان به زندگي مشغول گردد و به روزمرگي که طبيعت سخت آنرا دوست ميدارد سر گرمشود و دوست داشتن زاده وحشت از غربت است و خود آگاهي ترس آور آدمي در اين بيگانه بازار زشت و بيهوده .عشق لذت جستن است و دوست داشتن پناه جستن . عشق غذاخوردن يکحريص گرسنه است و دوست داشتن (( همزباني در سرزمين بيگانه يافتن )) است a35

__________________
میترا
میترا
بازرس
بازرس

تعداد پستها : 1173

امتياز كاربر : 3049

تاريخ عضويت : 2009-12-21


ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من: مهربون مهربون
جوايز اخذ شده: بهترين كاربر بهترين كاربر

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

دوست داشتن از عشق برتر است Empty رد: دوست داشتن از عشق برتر است

پست من طرف mohamad 2010-01-09, 11:52

ميترا به نظرم تو ايران اون چيزي كه شما دوست داشتن ميگين ميگن عشق a23
از كل متن بسيار خوشم اومد اقعا نثر خوبي داريد
mohamad
mohamad
.
.

تعداد پستها : 236

امتياز كاربر : 382

تاريخ عضويت : 2009-11-28

جنسيت : ذكر

متولد : 1982-12-29

سن : 41

شهر : تبریز


ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من:
جوايز اخذ شده:

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

دوست داشتن از عشق برتر است Empty رد: دوست داشتن از عشق برتر است

پست من طرف میترا 2010-01-09, 18:35

اگه با دقت خونده باشید در مورد عشق هم گفته شده
پس دوست داشتن نمیتونه عشق باشه
من خودم اعتقاد دارم که دوست داشتن با عشق خیلی فرق داره
و من دوست داشتنو بیشتر ترجیح میدم
در ضمن نوشته خودم نیست
من سعی میکنم مطالب مفید رو از سایتهای دیگه جمع اوری کنم
و در اختیار دوستان بزارم
من فقط جمع کننده خوبی هستم همین a35
میترا
میترا
بازرس
بازرس

تعداد پستها : 1173

امتياز كاربر : 3049

تاريخ عضويت : 2009-12-21


ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من: مهربون مهربون
جوايز اخذ شده: بهترين كاربر بهترين كاربر

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

دوست داشتن از عشق برتر است Empty رد: دوست داشتن از عشق برتر است

پست من طرف mohamad 2010-01-10, 12:26

در هر حال چه نويسنده باشيد چه جمع كننده استعداد خوبي در اين زمينه داريد
mohamad
mohamad
.
.

تعداد پستها : 236

امتياز كاربر : 382

تاريخ عضويت : 2009-11-28

جنسيت : ذكر

متولد : 1982-12-29

سن : 41

شهر : تبریز


ساير موارد
نوع گوشي همراه:
حالت من:
جوايز اخذ شده:

بازگشت به بالاي صفحه اذهب الى الأسفل

بازگشت به بالاي صفحه


 
صلاحيات هذا المنتدى:
شما نمي توانيد در اين بخش به موضوعها پاسخ دهيد